۱۳۹۹ آذر ۱۰, دوشنبه

 


یک شهروند کُرد اهل ارومیه از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به تحمل حبس محکوم گردید.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ۴ آذر ۹۹ (۲۴ نوامبر ۲۰۲۰)، یک شهروند کُرد اهل محله اسلام‌آباد ارومیه با هویت احسان عبدی‌زاده ۲۵ ساله توسط شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان به ۶ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده

است.

این شهروند که پیشتر توسط دادگاه ارومیه به ۲۴ سال حبس و ۷۴ ضربه شلاق محکوم شده بود، به اتهام مشارکت در تخریب و تحریق اموال دولتی، ایجاد هیاهو و اخلال در نظم عمومی جامعه، توهین به مامورین دولت و اتلاف اسناد دولتی از طریق سوزاندن و ایجاد مزاحمت در دادگاه تجدید نظر محاکمه و حکمش با ۶ سال و ۶ ماه تقلیل یافته است. وی پیشتر به مدت ٧٠ روز بازداشت شده بود.

روز دوشنبە (١ آبان ٩٦ ( ٢٣ اکتبر ٢٠١٧)، صدها تن از ساکنین شهرک اسلام‌آباد ارومیە بە نشانە اعتراض بە تجاوز سرایدار مدرسە ”راه شهدا“ بە یک دختر ١٢ سالە کُرد در مقابل این مدرسە دست بە تجمع اعتراضی زدند کە با دخالت نیروهای امنیتی و نیروهای ضد شورش بە خشونت گرایید و در نتیجە آن دەها تن بازداشت و ١١ نفر نیز زخمی شدند.

در جریان این اعتراضات معترضین مدرسه راه شهدا و پایگاه بسیج مسجد قدس را نیز به آتش کشیدند.

روز چهارشنبە ٧ شهریور ٩٧ (٢٩ آگوست ٢٠١٨)، دادگاه ٣٤ تن از معترضین بە تجاوز سرایدار مدرسە ”راه شهدا“ واقع در شهرک اسلام آباد ارومیە در شعبە ١١٢ دادگاه عمومی این شهر برگزار و جمعا بە ٥٠٣ سال حبس، ١٨٨٠ ضربە شلاق و پرداخت ٢٧ میلیون تومان جریمە نقدی محکوم شدند.

 


هه‌نگاو: یک شهروند کُرد اهل ارومیه از سوی دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به تحمل حبس محکوم گردید.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، روز سه‌شنبه ۴ آذر ۹۹ (۲۴ نوامبر ۲۰۲۰)، یک شهروند کُرد اهل محله اسلام‌آباد ارومیه با هویت احسان عبدی‌زاده ۲۵ ساله توسط شعبه اول دادگاه تجدید نظر استان به ۶ سال و ۶ ماه حبس محکوم شده

۱۳۹۹ آذر ۹, یکشنبه

حداقل سیلی ایران به عاملان ترور فخری زاده، توقف داوطلبانه پروتکل الحاقی است

  

حداقل سیلی ایران به عاملان ترور فخری زاده، توقف داوطلبانه پروتکل الحاقی است


حداقل سیلی ایران به عاملان ترور فخری زاده، توقف داوطلبانه پروتکل الحاقی است

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام؛گفت: حداقل سیلی ما به آمران ترور شهید فخری زاده، توقف داوطلبانه پروتکل الحاقی از سوی دولت و تجدید نظر سازمان انرژی اتمی در رژیم بازرسی‌های آژانس است.

به گزارش گروه سیاسی خبرگزاری تسنیم، محسن رضایی دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام پیش از ظهر یکشنبه نهم آذرماه با حضور در خانه دانشمند هسته‌ای شهید محسن فخری‌زاده، ضمن تبریک و تسلیت به همسر، فرزندان و بستگان این شهید والامقام گفت: من برادری عزیز از سبزپوشان سپاه را از دست دادم.

رضایی در این دیدار به همسر صبور و همیشه همراه شهید، گفت: محسن فردی عارف مجاهد و دانشمند بود. از اول ورود به سپاه، با عرفان الهی و اشعار حافظ اُنس داشت و در مبارزه با ضد انقلاب، در کردستان و حضور در دفاع مقدس پیشگام بود و در پیشرفت هسته ای و عبور از مرزهای دانش فیزیک هسته ای نقش قاطع و جدی داشت.

محسن رضایی تاکید کرد: حداقل سیلی ما به آمران این جنایت تروریستی این است که دولت ما اجرای داوطلبانه پروتکل الحاقی را متوقف  کند و سازمان انرژی هسته ای، رژیم بازرسی ها را مورد تجدیدنظر قرار دهد و فوراً اقدامات حداقلی نظیر تعلیق پخش آنلاین دوربین ها، کم کردن تعداد بازرسان و اعمال محدودیت هایی در دسترسی بازرسان به سایتها و دانشمندان هسته ای ایران را در دستورکار قرار دهد.

رضایی گفت: هیچ دلیلی ندارد هنگامی که آمریکا و اروپا به طور رسمی و عملی از برجام خارج شده اند، دولت و مجلس ما درباره NPT و پرتکل الحاقی و برجام هیچ بررسی مجدد و تجدیدنظری نداشته باشد.

دبیر مجمع تشخیص مصلحت نظام‌ گفت: اینکه رژیم صهیونیستی و عربستان قصد دارند از آخرین روزهای حیات سیاسی ترامپ در جنگ افروزی استفاده کنند، مانع از مجازات جدی آمران و عاملان ترور دانشمند برجسته هسته‌ای ما نخواهد شد.

رضایی افزود: در دیپلماسی انقلابی، مجازات متناسب و سیلی بزرگ هست و از جنگ جلوگیری می‌شود ولی در دیپلماسی سازشکارانه، مجازات و اجرای عدالت کنار گذاشته می شود که جنگ نشود و غالباً تاریخ نشان داده دیپلماسی سازش یا کشور را تسلیم می کند و یا آن را با جنگ مواجه می کند.

استاد دانشگاه جامع امام حسین(ع) افزود: همانطور که قبلاً گفتم خروش انقلابی ما به زودی آمران و عاملان این جنایت و تک تک آن تارنشینان روسیاه تاریخ را با سیلی بزرگ از سریر قدرت پایین می‌کشد و زلزال سهمگین و ابابیل فولادین اقتدار ملت ایران دیر یا زود بر آنها فرود خواهد آمد.

 

به فرمان سپاه تروریستی پاسداران نيروهاى بومى و عرب نيروگاه برق زرقان احواز اخراج شدند!

طی یک اقدام نژادپرستانه بر ضد ملت عرب الاحواز حدود ٧٠ نَفَر از كارگران نيروگاه زرقان كه همگى عرب هستند از اين نيروگاه اخراج شدند و بجاى آنها كارگران غيربومى استخدام شدند.


اين نيروگاه از نوع حرارتى در ٩ كيلومترى جاده احواز پایتخت- مسجدسليمان در كنار رود كارون تاسيس شده است.

رژیم ضد عرب ایران اشغالگر بطور جدی و سازماندهی شده با عرب‌های احواز اشغالی دشمنانه رفتار میکند در صورتیکه از پول همین سرزمین  برای تروریستهای سوریه و لبنان و عراق و یمن و …پول و سلاح ارسال میکند!

سازمان حقوق بشری هەنگاو بە مناسبت روز ٢٥ نوامبر، روز جهانی مبارزە با خشونت علیە زنان گزارشی

 

گزارش آماری هەنگاو بە مناسبت ٢٥ نوامبر، روز جهانی مبارزە با خشونت علیە زنان (نوامبر ۲۰۲۰)

گزارش آماری هەنگاو بە مناسبت ٢٥ نوامبر، روز جهانی مبارزە با خشونت علیە زنان (نوامبر ۲۰۲۰)

 21:56 - 4 آذر 1399

 

هەنگاو: سازمان حقوق بشری هەنگاو بە مناسبت روز ٢٥ نوامبر، روز جهانی مبارزە با خشونت علیە زنان گزارشی

یک دختر ١٧ سالە اهل ارومیە کە از سال گذشتە بە همراه مادرش در زندان مرکزی ارومیە محبوس است و به تازگی به حبس محکوم شده بود، از زندان آزاد شد.

 

آیناز زارع نوجوان ۱۷ ساله از زندان ارومیه آزاد شد

آیناز زارع نوجوان ۱۷ ساله از زندان ارومیه آزاد شد

 14:52 - 6 آذر 1399

 

هەنگاو: یک دختر ١٧ سالە اهل ارومیە کە از سال گذشتە بە همراه مادرش در زندان مرکزی ارومیە  محبوس است و به تازگی به حبس محکوم شده بود، از زندان آزاد شد.


برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز پنژشنبه ٦ آذر ۹۹ (٢٦ نوامبر ۲۰۲۰)، آیناز زارع زندانی سیاسی ١٧ سالە محبوس در بند زنان زندان مرکزی ارومیه پس از سپری نمودن ۱۵ ماه حبس از زندان آزاد شد و یکی از

یک کولبر اهل ارومیه در حین کولبری در مرزهای این شهرستان با شلیک مستقیم نیروهای سپاه پاسداران به شدت زخمی شد

 

زخمی شدن یک کولبر در مرزهای ارومیه

زخمی شدن یک کولبر در مرزهای ارومیه

 18:38 - 9 آذر 1399

 

هه‌نگاو: یک کولبر اهل ارومیه در حین کولبری در مرزهای این شهرستان با شلیک مستقیم نیروهای سپاه پاسداران به شدت زخمی شد.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، عصر روز یک‌شنبه ۹ آذر ۹۹ (۲۹ نوامبر ۲۰۲۰)، نیروهای سپاه

۱۳۹۹ آذر ۸, شنبه

یک دانشجوی اهل استان کرمانشاه در اعترضات شهریار تهران بازداشت شدە است.

  


بازداشت دانشجوی کرد در تهران

بازداشت دانشجوی کرد در تهران

 15:17 - 5 آذر 1398

 

هەنگاو: یک دانشجوی اهل استان کرمانشاه در اعترضات شهریار تهران بازداشت شدە است.

برپایە گزارش رسیدە بە سازمان حقوق بشری هەنگاو، روز شنبە ٢٥ آبان

٩٨ ( ١٦ نوامبر ٢٠١٩) در اعتراضات شهریار تهران، یک دانشجوی کرد اهل سنقر در استان کرمانشاه از سوی نیروهای امنیتی بازداشت و سرنوشتش نامعلوم می باشد.

یک منبع مطلع هویت این دانشجوی بازداشت شدە را ”سلمان میرزایی قانع“ ٢٥ سالە و فرزند امیدعلی و اهل روستای ”چمچم“ سنقر  اعلام کردە است.

سلمان میرزایی قانع دارای مدرکی لیسانس مکانیک از دانشگاه آزاد سنقر می باشد.

با گذشت ١٠ روز از بازداشت این دانشجو و پیگیریهای مداوم خانوادەاش، سرنوشت وی نامعلوم می باشد.

اورمیه؛ یک زندانی خود را به آتش کشید

 



اورمیه؛ یک زندانی خود را به آتش کشید

KMMK:

چهارشنبه ۵ آذر ۱۳۹۹ خورشیدی، “حجت کاظم‌نژاد” ۳۳ ساله و متاهل در اعتراض به وضعیت خود در زندان حکومت در اورمیه خود را به آتش کشید.

بر پایه گزارش: در نتیجه این خودسوزی قسمتی از پای نامبرده دچار سوختگی شد. نامبرده پیشتر در ۲۷ آبان نیز در اعتراض به منع آزادی خود از زندان با دوختن لبانش دست به اعتصاب غذا زد و دو روز بعد با وعده مساعد مسئولان به اعتصاب خود پایان داد.

شایان ذکر است که: ایشان در بند ۱-۲ زندان حکومت در اورمیه بوده و در مقابل افسر نگهبانی در حالی که سرش را در گچ گرفته بوده است اقدام به خودسوزی خود کرده و اکنون در بخش بهداری زندان حکومت در آن شهر است.

شایان ذکر است که: آقای کاظم‌نژاد به اتهام “نزاع دسته جمعی” به یک سال زندانی تعزیری محکوم شده بود.
در ۲۷ آبان، یعنی ۱۸ روز بعد از اتمام تاریخ محکومیتش، با آزادی وی مخالفت شده و دلیل این ممانعت را گم شدن پرونده وی عنوان کرده‌اند و در اعتراض به این وضعیت ایشان اقدام به خودسوزی کرده‌اند.

 



آزربايجان ،ارومیه

خودسوزی زندانی معترض و بدرفتاری گارد زندان به درگیری و آتش سوزی در زندان منتهی شد

شورش در زندان ارومیه اشغالی زندانیان بندهای ۱، ۲، ۳ و ۴ کل شیشه‌های بند را شکسته‌اند
زندانیان از صبح امروز چهارشنبه پنجم آذرماه در بند ۱و۲و۳و۴ شورش کرده و کل شیشه‌های بند را شکسته‌اند. آنان همچنین پتوها را داخل سالن مقابل افسر

۱۳۹۹ آذر ۷, جمعه

یکی از فعالین مدنی مریوان که از اعضای فعال انجمن سبز چیا در این شهر نیز محسوب می‌شود، توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به حبس محکوم گردید.

 

صدور حکم دو سال حبس برای آمانج نیک‌پی از اعضای انجمن سبز چیا

صدور حکم دو سال حبس برای آمانج نیک‌پی از اعضای انجمن سبز چیا

 17:53 - 9 آذر 1399

 

هه‌نگاو: یکی از فعالین مدنی مریوان که از اعضای فعال انجمن سبز چیا در این شهر نیز محسوب می‌شود، توسط دستگاه قضایی جمهوری اسلامی ایران به حبس محکوم گردید.

برپایه گزارش رسیده به سازمان حقوق بشری هه‌نگاو، طی روزهای گذشته، آمانج نیک‌پی، از اعضای انجمن سبز چیا  و

زندانی ها

 گارد زندان متشکل از دستکم ۲۰ مرد و زن همراه با صغری خدادادی سرپرست زندان و چند تن از پاسیارها ازجمله سمیرا ایلخانی، خوش رفتار، کرمی و قره گوزلو در حالی به زندانیان سیاسی حمله‌ور شدند که حتی زندانیان پوشش مناسب معمول در مواجه با پرسنل مرد را نداشتند.

ماموران تمامی زنان زندانی در این بند را را با باتوم و شوکر مورد ضرب و شتم قرار داده‌اند.

در پی خودداری زندانی سیاسی گلرخ ابراهیمی ایرایی از انتقال به بند ۲ الف در زندان اوین در دو سه هفته گذشته، رئیس این زندان با اعمال خشونت و توسل به زور، این زندانی را که در حال گذراندن دوره حبس خود می‌باشد، از بند خارج کرده و برای بازجویی و پرونده‌سازی جدید به ۲ الف منتقل نمود.

هجوم گارد ضدشورش با اعتراض و مقاومت سایر زندانیان روبرو شد اما مأمورین با زندانیان درگیر شده و آنان را با باتوم و شوکر به‌شدت مورد ضرب و شتم قرار دادند.

در این هجوم خشونت‌بار، زندانیان سیاسی از جمله زهرا صفایی، پرستو معینی، فروغ تقی‌پور، گلرخ ابراهیمی ایرایی و چند زندانی سیاسی دیگر به‌شدت آسیب دیده‌اند.

زندانی سیاسی زهرا صفایی بر اثر ضربات باتوم از ناحیه سر آسیب دیده و از ناحیه مچ هر دو دست به بالا دچار کبودی در بدن شده است.

پرستو معینی را که به دفاع از گلرخ و مادرش زهرا صفایی رفته بود، با موهایش گرفته و روی زمین کشیدند تا او را از بند خارج کنند ولی سایر زنان زندانی او را از چنگ مأموران درآوردند.

وی دچار کبودی روی ساق هر دو پا شده و سینه‌اش نیز در اثر ضرب و شتم با شوکر همچنان درد دارد.

در همین صحنه، چندین بار دست و پای فروغ تقی‌پور را گرفته و او را به این سو و آن سوی بند پرتاب کردند.

در اثر هجوم گارد ضدشورش، مریم ابراهیم وند از ناحیه ساق پای چپ دچار آسیب شده و کمرش نیز دچار کبودی شده است. مرضیه فارسی که پیش از بازداشت تحت نظر پزشک بوده و به تازگی دوره‌ی پرتودرمانی خود را پشت سر گذاشته بود، در اثر ضرب و شتم و ضربه به سینه آسیب دیده است.

صبا کردافشاری نیز بر اثر ضربه باتوم به صورت دندانش لق شده و شانه و کمرش نیز دچار کبودی شده است.

سرانجام، گلرخ ابراهیمی ایرایی را با ضرب و شتم بسیار از بند خارج کرده و به بند ۲ الف اوین منتقل می‌کنند.

گزارش‌ها حاکی است که تلفن‌های بند ۸ از روز شنبه تا سه‌شنبه قطع شده تا خبر این هجوم به زنان زندانی سیاسی به خارج از زندان درز پیدا نکند. خانواده‌های زندانیان، برای گرفتن خبر سلامتی فرزندان خود به مقابل زندان مراجعه می‌کنند اما مأمورین به دروغ به آنها می‌گویند «زندانیان حاضر به ملاقات نیستند».

گفتنی است در تمام طول مدت درگیری در بند ۸، سایر زندانیان در بندهای دیگر این زندان در دفاع از حقوق این زنان به در و دیوارها می‌کوبیدند و شعار مرگ بر دیکتاتور آنها در بند ۸ شنیده می‌شده است.

در پی هجوم گارد ضدشورش و ضرب و شتم زنان زندانی سیاسی، تعداد زیادی از این افراد دچار آسیب‌های جدی شده‌اند اما پس از گذشت چهار روز کماکان از درمان و رسیدگی پزشکی محروم هستند.

در روزهای اخیر بخصوص با تغییر مدیریت زندان فشارها بر زندانیان سیاسی افزایش یافته اس

۱۳۹۹ آذر ۵, چهارشنبه

اعتراض مردم اهواز

 فیلم‌های متعدد منتشر شده در شبکه‌های اجتماعی حاکی است که گروهی از مردم اهواز شامگاه یکشنبه ۱۹ آبان در نقاطی از این شهر تجمع کرده و دست به اعتراض زده‌اند.

بر اساس برخی از این فیلم‌ها، تعدادی از معترضان جاده کوت عبدالله اهواز را بسته‌اند. همچنین گروهی از مردم اقدام به روشن کردن آتش کرده‌اند.

برخی گزارش‌ها حاکی است که تجمع یکشنبه شب، پس از اعلام مرگ حسن حیدری، شاعر عرب معترض، در بیمارستان شفا اهواز صورت گرفته است. معترضان، مرگ آقای حیدری را «مشکوک» خوانده‌اند.

آقای حیدری مرداد پارسال بازداشت و شهریور همان سال با قید وثیقه آزاد شده بود./رادیوفردا

مقام‌های محلی و دولتی هنوز به این اعتراض‌ها واکنش نشان نداده‌اند.

خبر های خودکشی دختران

 بدنبال خبرهای خودکشی سریالی #دختران #نوجوان در #رامهرمز، روز یکشنبه ۲ آذر ماه ۱۳۹۹، خودکشی دردناک «روژین خدری» دختر ۱۷ ساله در سلماس، بار دیگر توجه افکار عمومی را به خود جلب کرد. خبر مثل همیشه کوتاه بود: یک دختر ۱۷ ساله ساکن #روستای_کوزه_رش، از توابع شهرستان سلماس در پی اقدام به خودکشی جان باخت.

به گزارش سایت حقوق بشر در ایران، صبح امروز یکشنبه ۲ آذر ماه ۱۳۹۹، «روژین خدری» متولد: ۱۳۸۲ – ساکن روستای «کوزه رش»، از توابع شهرستان سلماس واقع در استان آذربایجان غربی، در پی ضرب و شتم از طرف پدرش و اقدام به خودکشی نمود جان خود را از دست داد.

منابع محلی نزدیک به خانواده این دختر نوجوان، اظهار داشتند:

«عصر دیروز شنبه روژین به شدت از طرف پدر مورد ضرب و شتم قرار گرفت و شدت این ضرب و شتم به حدی بود که در برخی قسمتهای بدنش آثار کبودی مشهود بود و امروز حدود ساعت ۹ صبح با مراجعه به خانه همسایه شان از آنها درخواست کمک و حمایت کرده بود اما در پی بی توجهی همسایه آنها به این موضوع و بازگشت روژین به خانه ساعاتی بعد با حلق آوریز کردن خود به زندگی اش پایان داد و در حال حاضر جسد وی در بیمارستان سلماس برای انجام مراحل قانونی ئ اخذ نامه پزشکی قانونی قرار دارد.»

ADVERTISEMENT

۱۳۹۹ آذر ۴, سه‌شنبه

بازداشت یک مرد

 

بازداشت یک مرد به اتهام آتش زدن و قتل همسرش در تهران

یک مرد در تهران به اتهام قتل همسرش بازداشت شد. این زن در بیمارستان قبل از مرگش گفته که به دست همسرش به وسیله تینر به آتش کشیده شده است.

به گزارش خبرگزاری هرانا به نقل از همشهری، یک مرد در تهران به اتهام قتل همسرش بازداشت شد.

بر اساس این گزارش، ساعت ۱۲ظهر یکشنبه ۳۰ آذرماه به قاضی ساسان غلامی، بازپرس جنایی تهران گزارش مرگ زنی جوان اعلام شد. این زن از یک هفته قبل‌تر به‌دلیل سوختگی در بیمارستان بستری شده اما به‌دلیل شدت سوختگی جانش را از دست داده بود.

با دستور بازپرس جنایی تهران، تحقیقات برای کشف اسرار مرگ زن جوان شروع شد و مأموران دریافتند که این زن  قبل از مرگش به پلیس و خانواده‌اش گفته بود که با شوهرش اختلاف داشته و روز حادثه پس از آنکه با او درگیر شده، وی به روی

او تینر ریخته و او  را آتش زده است.

گفته‌های این زن کافی بود تا شوهر ۲۹ ساله وی بازداشت و پرونده از دادسرای یافت‌آباد به دادسرای جنایی تهران ارجاع شود. متهم اما در جریان بازجویی‌های اولیه منکر قتل همسرش شد و ادعا کرد که همسرش را دوست داشته و هرگز به فکر کشتن او نبوده است.

متهم در بازجویی گفت: “درست است اختلاف داشتیم اما دلیل نمی‌شود که او را آتش بزنم. به خاطر مادرم. می‌گفت حق نداری با مادرت رفت‌وآمد کنی. به همین دلیل هر وقت به خانه مادرم می‌رفتم بعداز آن یک دعوای سنگین داشتیم. البته تصورم این است که ماجرای مرگ فرزندمان و برادر همسرم باعث شد که همسرم دچار مشکلات روحی شود. فرزندمان فروردین‌ماه نارس به دنیا آمد و زنده نماند. برادرش هم بیمار بود و فوت شد و این اتفاقات او را عصبی و حساس‌تر کرده بود”.

وی در خصوص روز حادثه گفت: “آن روز می‌خواستم به خانه مادرم بروم که دوباره باهم درگیر شدیم. با این حال به حرف‌های او توجهی نکردم و به دیدن مادرم رفتم. وقتی برگشتم در زدم. همسرم در ورودی را باز کرد اما حفاظ را باز نمی‌کرد. باهم درگیر شدیم. خیلی عصبانی بود. به آشپزخانه رفت و ظرف پلاستیکی که داخل آن تینر بود را برداشت و به مقابل در آمد. ابتدا مقداری از آن را به طرف من پاشید که به طرف پشت بام فرار کردم و بعد مابقی تینر را روی خودش ریخت و فندکی که در دست داشت روشن کرد که ناگهان آتش گرفت”.

متهم افرود: “خیلی شوکه شده بودم و نمی‌توانستم کمکش کنم چون در قفل بود. همسرم هم درحالی‌که آتش گرفته بود به پشت مبل رفت و کلید قفل حفاظ را به سوی من پرتاب کرد. من هم فورا در را بازکردم و پتویی دور او پیچاندم تا آتش خاموش شود. بعد از آن او را به حمام بردم و با آب سرد شستم و با خواهرش تماس گرفتم و موضوع را خبر دادم. همانجا با باجناقم هم تماس گرفتم و گفتم که همسرم خودش را آتش زده است و می‌خواهد برای من پاپوش درست کند”.

وی در جواب این سوال که همسرت تینر را از کجا آورده بود، گفت: “ساختمانی که ما اجاره کرده بودیم ۳طبقه بود که طبقه اول و دوم آن خالی بود و صاحب خانه قصد داشت خانه را نقاشی کند و بعد اجاره بدهد، به همین‌خاطر مقداری تینر آورده بود و زیر پله‌ها گذاشته که همسرم آن را برداشته بود”.

پس از بازپرسی از متهم، قاضی او را در اختیار کارآگاهان اداره آگاهی قرار داد و وی برای ادامه تحقیقات به بازداشتگاه منتقل ش

بازداشت شدن شهروند

 بر اساس خبری که به کیهان لندن ارسال شده است، دکتر مژگان بیانی، پزشک عمومی، فرزند صلاح‌الدین بیانی نماینده دور اول مجلس پس از ا نقلاب از شهرستان خواف از روز ۲۴ بهمن ۹۸ در بازداشت بسر می‌برد.

🔹وی علاوه بر فعالیت‌های اجتماعی یک کانال تلگرامی در رابطه با ادبیات نو را اداره می‌کرده که از قرار معلوم به همین «جرم» و با اتهام «فعالیت تبلیغی علیه نظام در فضای مجازی» دستگیر شده است.

🔹دکتر مژگان بیانی روز پنجشنبه ۲۴ بهمن در مطب خود دستگیر شده و در بازداشتگاه اطلاعات مشهد نگهداری می‌شود. وی تا حال یک بار با پسر و همسرش ملاقات داشته است. مژگان بیانی قرار بود روز پنجشنبه ۸ اسفند با قرار وثیقه از سوی شعبه ۹۰۳ دادگاه انقلاب مشهد آزاد شود تا بعدا دادگاه وی تشکیل شود. اما تا امروز وی را آزاد نکرده‌اند.

 کودکان خیابانی به افراد زیر ۱۸ سال ( اعم از دختر و پسر) اطلاق می‌گردد که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به کار یا زندگی در خیابان هستند". «کودک خیابانی» اصطلاحی است که اغلب هم برای توصیف «کودکان کار» و هم کودکان بی خانمانی که در خیابان زندگی می‌کنند و می‌خوابند و اغلب هیچ تماسی با خانواده‌شان ندارند اطلاق می شود.

سازمان بهداشت جهانی و یونیسف در اواسط دهه ۱۹۹۰ تعداد آن‌ها را ۱۰۰ میلیون نفر تخمین زده‌اند. همچنین در جهان حدود ۲۵۰ میلیون کودک کار بین سنین ۵ تا ۱۴ سال وجود دارد. در ایران آمارهای مختلف و ضد و نقیضی در مورد کودکان خیابانی اعلام می‌شود. افراد مختلف تعداد آن‌ها را از ۲۰ هزارنفر تا ۲ میلیون نفر برآورد کرده‌اند. فقر، ازهم پاشیدگی خانواده، سوء مصرف مواد و الکل توسط والدین، کودک آزاری، نیاز به درآمد کار کودک، طرد کردن کودک، قحطی و بلایای طبیعی، مهاجرت و ..... به عنوان علل خیابانی شدن کودکان مطرح شده است.
در قوانین ایران طبق ماده ۷۹ قانون کار، به کارگماردن افراد کمتر از ۱۵ سال تمام (پسر و دختر)‌ ممنوع است. در حال حاضر اختصاصی‌ترین مصوبه در خصوص کودکان خیابانی «آیین‌نامه سامان‌دهی کودکان خیابانی» است که به شماره ۳۲۳۸۶/۲۲۷۱۷ ه - مورخه ۰۴/۰۵/۱۳۸۴ درهیأت دولت تصویب و جهت اجرا ابلاغ شده است. این آیین‌نامه سازمان بهزیستی کشور را موظف کرده است که با همکاری نهادهای دیگر نسبت به شناسایی، جذب، پذیرش و توانمندسازی کودکان خیابانی در کلیه مراکز استان‌ها جهت حضور کوتاه مدت، میان مدت و درازمدت کودکان خیابانی در مراکز اقامت در سه سطح اقدام کند.
● مقدمه:
پدیده کودکان خیابانی، پدیده‌ای جهانی و هشداردهنده است. تقریبا هیچ شهر و کشوری در دنیا نیست که کودک خیابانی نداشته باشد. این مشکل، هم معضل کشورهای پیشرفته است و هم کشورهای در حال رشد. اما امروزه در کشورهای فقیر آمریکای لاتین، آسیا و آفریقا شیوع بیشتری دارد. فقر، ازهم پاشیدگی خانوادگی، بیماری و فوت والدین، کودک آزاری و مسامحه کاری یا ترک کردن خانواده و عدم رشد اجتماعی عوامل رایجی برای زندگی کودک در خیابان هستند.
● تعاریف:
تعریف روشنی از کودکان خیابانی وجود ندارد. مثلا نمی‌توان گفت همه کودکانی که در خیابان هستند، بی‌خانمان هستند. اکثریت عمده آن‌ها یعنی بیش از سه چهارم تا ۹۰درصد از این کودکان در کشورهای مختلف در حال رشد، در خیابان کار می‌کنند؛ اما در خانه زندگی می‌کنند و نان‌آور خانه هستند. «کودکان خیابانی» اصطلاحی است که اغلب هم برای توصیف «کودکان کار» و هم کودکان بی‌خانمانی که در خیابان زندگی می‌کنند و می‌خوابند و اغلب هیچ تماسی با خانواده‌شان ندارند، اطلاق می شود. گروه دوم در معرض بیشترین خطرات هستند. به قتل رسیدن، کودک آزاری‌های مکرر و برخوردهای بی‌رحمانه غیرانسانی با این کودکان که سنشان بین ۵ تا ۱۸ سال است، امری رایج است. آنان گاهی برای زنده ماندن به دزدی و فحشاء دست می‌زنند. این کودکان آسیب‌پذیری زیادی درمقابل بیماری‌های مقاربتی مانند ایدز دارند. [در کشورهای دیگر] تخمین زده می‌شود که ۹۰ درصد از آنان معتاد به مواد استنشاقی مانند چسب کفش و تینر رنگ هستند که باعث آسیب به کلیه و صدمات جبران‌ناپذیر مغزی و در برخی موارد مرگ می‌شود.
در مورد تعریف کودکان خیابانی «لاسک» (۱۹۹۲) ۴ گروه از کودکانی که در خیابان می‌توان دید را تعریف می کند. هر گروه ویژگی‌های خود را دارد:
۱) گروه اول کودکان فقیری هستند که شبها به خانه‌شان برمی‌گردند. آن‌ها احتمالا به مدرسه می‌روند و بزهکار نیستند.
۲) کودکان کارگرخیابانی که نسبتا مستقل‌اند. پیوندهای آن‌ها با خانه در شرف از هم گسستن است و حضور آن‌ها در مدرسه در حال خاتمه دادن است و بزهکاری آن‌ها دارد شروع می‌شود.
۳) گروه سوم کودکان خانواده‌های خیابانی هستند که به همراه خانواده خود در خیابان زندگی و کار می‌کنند. وضعیت آن‌ها با فقر گره خورده است. در هندوستان به آن‌ها «ساکنین پیاده‌رو» گفته می‌شود و در امریکا آنان کودکان خانواده‌های بی‌خانمان هستند.
۴) گروه آخر کودکانی هستند که تماس خود را با خانواده قطع کرده‌اند. آن‌ها تمام وقت خود را در خیابان می‌گذرانند و کودکان خیابانی «واقعی» هستند.
● تعریف سازمان ملل متحد از کودکان خیابانی:
«پسر یا دختری که خیابان (و همچنین ساختمان‌ها و زمین‌های مَتروکه)، خانه و محلّ زندگی او شده است و تحت حمایت و نظارت کافی بزرگسالان مسؤول قرار ندارد».
سازمان بهزیستی کشور، کودکان خیابانی را این‌گونه تعریف می‌کند:
" کودکان خیابانی به افراد زیر ۱۸ سال ( اعم از دختر و پسر) اطلاق می‌گردد که در شهرهای بزرگ برای ادامه بقاء خود مجبور به کار یا زندگی در خیابان هستند".
● آمارها
تقریبا غیرممکن بتوان تعداد کودکان خیابانی را تخمین زد، هرچند که سازمان بهداشت جهانی و یونیسف در اواسط دهه ۱۹۹۰ تعداد آن‌ها را ۱۰۰ میلیون نفر تخمین زده اند. همچنان‌که جمعیت دنیا رشد می‌کند پدیده اجتماعی کودکان خیابانی افزایش می‌یابد. در همه کشورهای جهان آمار کودکان خیابانی پسر بیش از دختران است. بر طبق مطالعه‌ای که درکشورهای افریقایی انجام شده در زیمبابوه ۹۵ درصد، در آنگولا ۸۴ درصد، در اتیوپی ۸۴ درصد، در زامبیا ۷۰ درصد و در سودان تقریبا ۱۰۰ درصد کودکان خیابانی مورد مطالعه مذکر بوده‌اند.

 

آمار خشونت علیه زنان در ایران افزایشی ۲۲ درصدی را نشان می‌دهد. علت چیست؟ افزایش آزار روحی و جسمی زنان و یا اعتماد به نفس بیشتر آنها برای مطالبه‌گری حقوق خود و سکوت نکردن در برابر خشونت در خانه و جامعه؟

هم‌زمان با ۲۵ نوامبر (چهارم آذر) روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان نظر برخی مسئولان در ایران نیز در این رابطه در رسانه‌ها انعکاس پیدا کرده است. رضا جعفری سدهی، رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی ایران گفته است آمار گزارش خشونت علیه زنان ۲۰ تا ۲۲ در صد نسبت به سال ۹۷ افزایش پیدا کرده است. 

روز ۲۵ نوامبر روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان است. این روز اکنون ۳۸ساله شده است زیرا خشونت علیه زنان طبقه، قشر و کشور نمی‌شناسد. در جایی بیشتر و در جایی کم‌تر است. بسته به توسعه فرهنگ و آموزش و قوانین حاکم بر جامعه شاهد تفاوت‌های بسیار در کشورهای مختلف هستیم. 

به کانال دویچه وله در تلگرام بپیوندید

در حالی که زنان کشورهای شمال اروپا از امنیت بالایی برخوردارند، زنان در ایران، افغانستان، ترکیه، عربستان، هند و پاکستان و بسیاری کشورهای خاورمیانه و شمال آفریقا در معرض بدترین نوع خشونت جسمی و روحی قرار می‌گیرند. هفته گذشته فدراسیون بین‌المللی حقوق بشر در گزارشی پیرامون خشونت و آزار جنسی در هفت کشور آفریقایی از دول این کشورها خواست برای مبارزه با خشونت جنسی سیاست‌های جدی‌تری را در پیش گیرند.  

روز چهارم آذر رئیس اورژانس اجتماعی سازمان بهزیستی پیرامون دلایل خشونت علیه زنان در ایران به مواردی مانند «اعتیاد، فقدان آگاهی درمورد مسایل زناشویی و اختلالات روانی» اشاره کرد. اما در مورد علت افزایش گزارش‌ها گفت:

«این آمار به معنای آن نیست که خشونت‌ها افزایش یافته بلکه این موارد در جامعه وجود داشته است و به دلیل افزایش مراکز اورژانس اجتماعی گزارش شده است یعنی مواردی که از سوی اورژانس اجتماعی شناسایی می‌شوند نسبت به سال‌‌های گذشته بیشتر شده است و این امر به واسطه ظرفیت جدیدی است که از سوی سازمان بهزیستی در شهرهایی که فاقد اورژانس اجتماعی بودند، ایجاد شده است و حق مطالبه‌گری و پیگیری را در اختیار جامعه زنان قرار داد.»

قوانین حمایت‌گرانه از زنان در برابر انواع خشونت، به ویژه خشونت خانگی در ایران با خلأ بزرگی روبروست. لایحه تأمین امنیت زنان در برابر خشونت هنوز به تایید شورای نگهبان نرسیده و بدون نقص نیست. با وجود این لایحه حاوی موادی است که می‌تواند در بهبود وضع امنیت زنان کمک بزرگی باشد. بر اساس ماده سوم «هیچ‌کس حق ندارد در روابط خانوادگی، اماکن خصوصی، عمومی یا دولتی به قصد آسیب علیه زنان مرتکب خشونت شود و در صورت ارتکاب، مطابق احکام این قانون مجازات می‌شود.» وماده چهارم نیز به طیفی از خشونت اشاره کرده، آنها را جرم دانسته و برای آنها مجازات تعیین کرده است. از جمله انواع خشونت عاطفی،‎ روانی و جنسی.  

جنس شکایت‌های زنان از خشونت فرق کرده است

زهرا بهرام‌نژاد فعال حوزه زنان وعضو هیات رئیسه شورای شهر تهران در مصاحبه با اعتماد آنلاین به این اشاره کرده است که وقتی در ایران «صحبت از خشونت علیه زنان می‌شود معمولا بحث خشونت فیزیکی تداعی می‌شود. درحالی که خشونت علیه زنان می‌تواند به شیوه‌های مختلفی صورت گیرد. از خشونت زبانی تا خشونت روانی، مالی و... در واقع خشونت فیزیکی فقط یکی از انواع خشونت علیه زنان است.»

او خشونت علیه زنان را علاوه بر آزار جنسی یا خشونت فیزیکی، ناشی از نگاه مردسالارانه و پدرسالارانه‌ای می‌داند که از درون خانه تا محل کار و فضاهای اجتماعی را شامل می‌شود. نگاهی که برای زن «اعتبار کافی در سازمان‌ها و نهادهای کاری» قائل نیست و محدودیت‌های گوناگونی در برابر زنان قرار می‌دهد، از انتخاب شغل و انجام وظایف شغلی گرفته تا آنچه به عنوان همسر و مادر در خانواده از او انتظار می‌رود. 

 آمار خودکشی در ایران روند افزایشی داشته است. بنا به آمار وزارت بهداشت، خودکشی هر سال بیش از پنج درصد افزایش یافته و تنها در سال ۱۳۹۷ حدود ۱۰۰ هزار اقدام به خودکشی به صورت رسمی در ایران به ثبت رسیده است. در این میان استان‌های محروم بیشترین آمار خودکشی را به خود اختصاص داده‌اند. و میزان خودکشی زنان بیشتر از مردان است.

در سال‌های اخیر هر روز اخبار بیشتری از خودکشی زنان، کارگران، روزمزد بگیران روستایی و نوجوانان منتشر می‌شود.

طبق گزارش "دفتر سلامت روان وزارت بهداشت" ناامیدی نسبت به آینده یکی از مهم‌ترین عوامل فشار روانی بر مردم است. نبود امنیت شغلی، جامعه به شدت طبقاتی، تبعیض‌های آشکار جنسیتی، فقر گسترده‌ و کاهش سطح رفاه عمومی بحران‌های امروز جامعه ایران هستند. افراد به دلیل نیافتن راهی برای برون رفت از بحران، گرفتار در بن‌بست موجود، دست به خودکشی می‌زنند.

این گزارش‌ها نشان دهنده‌ آنند که دلایل خودکشی در ایران بیش از آنکه بر پایه تصمیم فردی یا وضعیت روانی افراد باشد، نشات گرفته از ساختار ناکارآمد سیاسی-اجتماعی جامعه است. در جامعه‌ای با نابسامانی‌های سیاسی-اجتماعی گسترده افراد به سوی خودکشی سوق داده می‌شوند.


     ۴۷کشور طی بیانیه ای در جلسه شورای حقوق بشر سازمان ملل ، ایران را بخاطر نقض مستمر حقوق بشر از جمله اعدام، نقض آزادی بیان و تجمع ، شکنجه و بدرفتاری با بازداشت شدگان و عدم دسترسی به دادرسی عادلانه محکوم کردند.

    کانون حقوق بشری نه به زندان – نه به اعدام گزارش کرد: روز جمعه ۴مهر۹۹، چهل و هفت کشور جهان در بیانیه ای مشترک که توسط آلمان در شورای حقوق بشر ملل متحد قرائت شد، نقض گسترده حقوق بشر در ایران را محکوم کردند. در این بیانیه ضمن اشاره به اعدام ناگهانی نوید افکاری گفته شده:‌ «با توجه به نگرانی در مورد دادگاه وی، گزارش های اعترافات اجباری و معالجه وی در بازداشت، وحشتناک بود».

    نماینده آلمان در قرائت این بیانیه گفت:
    «ما به‌شدت نگران نقض مداوم حقوق‌بشر در ایران هستیم، به‌ویژه در مورد حقوق آزادی بیان، تشکلها و اجتماعات. گزارشهای معتبر از بازداشتهای خودسرانه، دادرسیهای ناعادلانه، اعترافات اجباری و اعمال شکنجه و بدرفتاری با زندانیان در زمینه اعتراضات اخیر به‌ویژه نگران‌کننده است. ما از رژیم ایران می‌خواهیم تا تحقیقات مستقل، شفاف و قابل اعتمادی راجع به استفاده نامتناسب از زور علیه معترضان غیرخشونت‌آمیز تضمین کند و همه مرتکبین آن را مورد حسابرسی قرار بدهد».

    در این بیانیه آمده است: «ما به شدت نگران نقض مداوم حقوق بشر در ایران به ویژه در مورد حقوق آزادی بیان، تشکل‌ها و اجتماعات هستیم. گزارش های معتبر از بازداشت های خودسرانه، دادرسی های ناعادلانه، اعترافات اجباری و اعمال شکنجه و بدرفتاری با زندانیان به ویژه در زمینه اعتراضات اخیر، نگران کننده است.

    ما از ایران می خواهیم تا اجازه تحقیقات مستقل، شفاف و قابل اعتمادی درباره استفاده نامتناسب از زور علیه شهروندان معترض را تضمین کند و متخلفان در این زمینه باید پاسخگوی اعمالشان باشند.

    ما ادامه استفاده ایران از مجازات اعدام، از جمله علیه بزهکاران نوجوان، مانند برزان نصرالله زاده را به شدت محکوم می کنیم. بعلاوه، اعدام ناگهانی نوید افکاری، در ۱۲ سپتامبر، با توجه به نگرانی در مورد دادگاه وی، گزارش های اعترافات اجباری و معالجه وی در بازداشت، وحشتناک بود. ما مخالفت خود را با مجازات اعدام در هر شرایطی اعلام می کنیم و از ایران می خواهیم تا یک مهلت قانونی را تصویب کند.

    ما شجاعت بی دریغ مدافعان حقوق بشر در ایران از جمله مدافعان حقوق زنان، فعالان محیط زیست و وکلا را ستایش می کنیم. آنها همچنان از ارعاب، پیگرد قانونی و بدرفتاری رنج می برند.

    ما از ایران می خواهیم همه کسانی که خودسرانه بازداشت شدند و همچنین زندانیان سیاسی و عقیدتی مانند نسرین ستوده و نرگس محمدی، فوراً آزاد شوند. همچنین ما از ایران می خواهیم استقلال نظام قضایی، قوانین دادرسی عادلانه، حق دفاع و دسترسی به وکیل که آزادانه انتخاب شده است، را تضمین کند.

    ما از ایران می خواهیم تا با دستورالعمل های مربوط به روش ویژه خواسته شده و از همه مهمتر همکاری لازم با گزارشگر ویژه سازمان ملل در مورد وضعیت حقوق بشر در جمهوری اسلامی ایران را داشته باشد».

    کشورهای امضا کننده بیانیه عبارتند از: فرانسه، آلمان، انگلستان، اسپانیا، سوئد، سوئیس، لیختن اشتاین، لیتوانی، لوکزامبورگ، مالت، جزایر مارشال، صربستان، اسلواکی، اسلوونی، اوکراین، یونان، هندوراس، مجارستان، ایسلند، ایرلند، اسرائیل، ایتالیا، لتونی، آلبانی، استرالیا، اتریش، بلژیک، برزیل، بلغارستان، کانادا، کاستاریکا، کرواسی، مولداوی، موناکو، هلند، نیوزیلند، مقدونیه شمالی، نروژ، پالائو، لهستان، پرتغال، رومانی، جمهوری چک، قبرس، دانمارک، استونی، فنلاند.  

     

    تخریب آلونک یک زن سرپرست خانوار در بندرعباس و خودسوزی او

    بدنبال انتشار خبر خودسوزی و مرگ بانوی ۳۵ ساله بندرعباسی براثر تخریب منزلش توسط شهرداری بندرعباس درفضای مجازی نگاه ها به این موضوع ابعاد گسترده ای به خود گرفته تا جایی که دادستان بندرعباس ضمن تایید اتفاق رخ داده از برخورد با مسببین این موضوع خبر داده است. بدنبال انتشار خبر خودسوزی و مرگ بانوی ۳۵ ساله بندرعباسی براثر تخریب منزلش توسط شهرداری بندرعباس درفضای مجازی نگاه ها به این موضوع ابعاد گسترده ای به خود گرفته تا جایی که دادستان بندرعباس ضمن تایید اتفاق رخ داده از برخورد با مسببین این موضوع خبر داده است. دادستان عمومی و انقلاب شهرستان بندرعباس گفت: پرونده قضایی برای متخلفین تشکیل و چگونگی رویداد در دست بررسی است.

     هم تروئیکای اروپا و هم نزدیکان بایدن هر دو اشتیاق به توافق مکمل برجام در برنامه موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی دارند.

    ******

    برگرفته از رادیو فردا: نتیجه انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۲۰ آمریکا و قطعی شدن قریب‌الوقوع شروع به کار جو بایدن در کاخ سفید بعد از ۲۱ ژانویه سال ۲۰۲۱ باعث شده فصل جدیدی در رویارویی جمهوری اسلامی با دولت آمریکا شکل بگیرد.

    علاوه بر خوشبینی‌های حسن روحانی و جواد ظریف، روزنامه جوان ارگان رسانه‌ای سپاه پاسداران انقلاب اسلامی نیز چهار شرط برای موفقیت در مذاکره با دولت بایدن اعلام کرد که البته اگر اراده برای تحقق این شروط جدی بوده و جنبه شعاری نداشته باشد، خروجی جز مذاکره برای مذاکره نخواهد داشت.

    این شروط عبارت هستند از «رعایت حقوق کلی کشور»، «عدم عقب‌نشینی نظام از مواضع کلی»، «دریافت ضمانت اجرایی»، «تأثیر مثبت نتایج مذاکره بر پیشبرد توان دفاعی کشور» و «تأثیر ملموس توافق بر زندگی مردم».

    برخی از اصولگرایان نیز در موضع‌گیری‌های جداگانه از برتری جریان سیاسی متبوع خود بر اعتدالی‌ها و اصلاح‌طلب‌ها در مذاکره و گفت‌وگو داد سخن داده‌اند.

    اما رصد کردن تحولات در دو هفته گذشته نشان می‌دهد تغییرات فقط در سطح اظهارات نبوده، بلکه در عمل نیز اتفاقاتی رخ داده که می‌تواند نشانگر محاسبات جدید جمهوری اسلامی و خروج از لاک دفاعی در ماه‌های گذشته باشد.

    بر خلاف توقف فعالیت‌های ایذایی در هفته‌های گذشته در عراق علیه سفارت آمریکا، مجدداً در روزهای اخیر چندین راکت به سفارت آمریکا پرتاب شد که تلفات جانی نداشت. گروه‌های شبه‌نظامی همسو و هماهنگ با جمهوری اسلامی متهم به انجام حملات یادشده هستند. اما اقدام تحریک‌برانگیز دیگر که واکنش شدید تروئیکای اروپا (دولت‌های بریتانیا، فرانسه و آلمان) را به همراه داشت، تزریق گاز هگزافلوراید اورانیوم به نسل پیشرفته سانتریفوژهای «آی آر ۲ ام» بود که رسماً توسط کاظم غریب‌آبادی سفیر و نماینده دائم ایران نزد سازمان‌ ملل و سازمان‌های بین‌المللی در وین اعلام شد.

    این نسل جدید سانریفوژها که در یک زنجیره ۱۷۴تایی در نظنز نصب شده و آماده تولید در سطح صنعتی شدند دارای ظرفیت تولید پنج سو در سال، یعنی پنج برابر توان سانتریفوژهای آی آر ۱ هستند که سرعت و حجم غنی‌سازی اورانیوم و تولید سوخت هسته‌ای را به شکلی ملموس افزایش می‌دهد.

    تروئیکای اروپا با موضع گیری انتقادی شدید این اقدام را گامی مهم در نقض برجام و برخوردی غیرسازنده دانسته و خواهان رعایت کامل تعهدات برجامی از سوی جمهوری اسلامی ایران شد.

    دونالد ترامپ، رئیس‌جمهور آمریکا، نیز فاش کرد که برای برخورد با افزایش حجم سوخت هسته‌ای ایران قصد حمله نظامی به مراکز هسته‌ای حکومت را داشته که بعد از نظر مخالف مشاورانش منصرف شده بود.

    در این شرایط به نظر می‌رسد مقامات جمهوری اسلامی و بخصوص هسته سخت قدرت تصور می‌کند با کاهش بیشتر تعهدات برجامی و نزدیک‌تر شدن به سطح فعالیت‌های هسته‌ای ماقبل برجام، می‌تواند قدرت چانه‌زنی خود را افزایش داده و اهرم فشار مؤثری در مهار فشار آمریکا داشته باشد. افزایش سطح فعالیت‌های هسته‌ای می‌تواند به معنای بده و بستان بر سر آنها در مذاکرات محتمل با هدف حفظ وضعیت موجود باشد.

    ولی آنچه از دید مقامات نظام مغفول مانده، ریسک بالای ارزیابی‌هایی است که همه جوانب موضوع را در نظر نگرفته‌اند. پیرامون مهار برنامه هسته‌ای و توسعه‌طلبی منطقه‌ای جمهوری اسلامی بین هر دو حزب سیاسی آمریکا و بخش‌های مختلف هیئت حاکمه قدرت اول نظامی و اقتصادی دنیا اشتراک نظر وجود دارد.

    تحریک اسرائیل و عربستان سعودی نیز به نوبه خود حساسیت‌های غرب را افزایش می‌دهد. دولت اسرائیل در سال گذشته رویکرد بازدارنده خود پیرامون جمهوری اسلامی را به سمت درگیری مستقیم تغییر داده و برخورد تهاجمی را برگزیده است. در این چارچوب اسرائیل آمادگی برای حمله به تأسیسات اتمی ایران را با چراغ سبز دولت آمریکا دارد و در سطح منطقه نیز توانسته با برخی از کشورهای عربی ائتلافی علیه توسعه‌طلبی جمهوری اسلامی ایران تشکیل دهد.

    شماری از رسانه‌های اسرائیلی گزارش‌هایی را منتشر کرده‌اند که دلیل اصلی سفر مایک پومپئو، وزیر خارجه، و الیوت آبرامز، نماینده ویژه دولت آمریکا در امور ایران و ونزوئلا، به اسرائیل و امیرنشین‌های خلیج فارس هماهنگی برای انجام یک رشته از «عملیات مخفی» علیه مراکز هسته‌ای در ایران بوده است. دونالد ترامپ در هفته‌های باقی‌مانده از ریاست‌جمهوری‌اش بی‌تمایل نیست که برخوردی نظامی و غافلگیرکننده علیه جمهوری اسلامی ایران انجام دهد.

    اتکا به گسترش کمی و کیفی فعالیت‌های غنی‌سازی اورانیوم می‌تواند متغیر تغییردهنده بازی شود و فضا را به مسیر متفاوتی ببرد. همسو شدن اروپا و آمریکا در دولت آینده آمریکا و ترمیم شکاف پیش‌آمده در دوران ریاست جمهوری ترامپ امکان فعال شدن مکانیزم ماشه را به صورت نسبی در سال ۲۰۲۱ افزایش داده است. هر گونه خطای محاسباتی می‌تواند شرایط را برای جمهوری اسلامی از زاویه فشار خارجی در دوره پسا ترامپ بدتر کند.

    سه دولت اروپایی ضمن مخالفت با خروج از برجام در سالیان اخیر به سمت تعامل انتقادی حرکت کرده و با شیب ملایم فشار بر جمهوری اسلامی را افزایش دادند. صبر و تحمل آنها در برابر نادیده گرفتن محدودیت‌های مورد نظر از سوی جمهوری اسلامی نامحدود نیست و به سرعت می‌تواند بازگشت به برجام و فعال کردن آن را ببندد بویژه که هم تروئیکای اروپا و هم نزدیکان بایدن هر دو اشتیاق به توافق مکمل برجام در برنامه موشکی و سیاست‌های منطقه‌ای جمهوری اسلامی دارند.

    البته جمهوری اسلامی هنوز به سمت گام‌های بزرگ چون فعال‌سازی مجدد غنی‌سازی اورانیوم ۲۰ درصدی حرکت نکرده و خطوط قرمز دولت اسرائیل را در عمل رعایت کرده است، اما اتخاذ تصمیمات پرخطر برای کاهش امتیازات نهایی که باید افزون بر برجام داده شود، می‌تواند نتیجه معکوس به بار آورده و دولت بایدن را به سمت استفاده از اهرم فشار موجود و تشدید سخت‌گیری‌ها برای بهتر کردن شرایط مذاکره سوق دهد.

    در چنین صورتی دیگر بازگشت مشروطه به برجام مطرح نبوده و ممکن است با همراهی اروپایی‌ها برجام کاملاً منتفی شده و هدف گفت‌وگوها انعقاد قراردادی جدید شود. بخشی از سیاستی که دولت جدید آمریکا اتخاذ خواهد کرد و واکنشی که تروئیکای اروپا خواهد داشت به تصمیمات مقامات تهران بستگی دارد که به لحاظ تاریخی درک درستی از شرایط و زمان مناسب توافق نداشته و نرمش و سرسختی نابهنگام آنها باعث خسران‌های بزرگ در سیاست خارجی ایران بعد از انقلاب شده است.ا 

    برای ریاست جمهوری بایدن و خطای محاسبه جمهوری

     شکوه میرزادگی

    به مناسبت روز جهانی مبارزه با خشونت علیه زنان

    پس از سال ها پژوهش و کار در ارتباط با مسایل زنان، و گفتن و نوشتن چند صد موضوع و مطلب و یادداشت در ارتباط با وضعیت زنانِ حقوق از دست داده ی سرزمین مان (چه از نظر فرهنگی و چه از نظر حقوق بشری) مدتهاست به این نتیجه رسیده ام که ما، یعنی بخشی از زنان که در درون و یا در کنار جنبش آزادی خواهانه ی زنان ایران ایستاده ایم، محتاطانه، یا بی خیالانه و غیر مسئولانه هنوز از آن چه که بزرگترین لطمه را به حقوق و سلامت زنان زده، سخن نگفته ایم.

    بیشتر ما سال هاست که می دانیم، اما هیچوقت بی پروا و مستقیم نگفته ایم که دلیل این همه خشونت و رنج و مصیبتی که زنان ایران گرفتارش شده اند، هیچ چیز نیست جز مذهبی که اکنون حکومت اش بر سرزمین ما مسلط شده است. (در این جا از نقش مستقیم و ویرانگرانه ی این مذهب بر آموزش و پرورش، میراث فرهنگی، محیط زیست و بسیاری چیزهای دیگر نیز نمی گویم و آن را برای زمانی دیگر می گذارم)

    بسیاری از ما زنان سال هاست به این آگاهی رسیده ایم که هیچ موضوع و رویداد سیاسی یا فرهنگی و یا اقتصادی در طول تاریخ سرزمین مان بیش از، مذهب اسلام و به ویژه تشیع، به زنان ایران آسیب نرسانده است.

    برخی از آگاهی های این سال های ما، درست به سبک مردمانی دلسوخته در قرن شانزدهم و هفدهم اروپاست که برای نجات از خشونت و خفقانِ، مذهبِ مسلط بر بود و نبودشان، به دنبال ریشه هایی از دوران خوشبختی های باستانی خود گشتند. ریشه هایی که می توانست جوانه هایی نو و تازه دهد. و در سرزمین های آن ها جوانه داد و اکنون هر جوانه ای به درختی کهن تبدیل شده که سایه بر سر مردمان زیادی انداخته است.

    ما نیز چندی ست از سر نیاز بر تاریخ باستانی مان چشم گشوده ایم و به تماشا و تحسین آن داشته ها و امکاناتی نشسته ایم که به نسبت آن زمان، و به ویژه در مورد زنان، بسیار بیش از آن چه هایی است که امروز حسرتش را داریم.

    این آگاهی اگر چه بی خبران از اهمیت تاریخ را چنان آشفته کرده که به تمسخر و طنز به ما لقب «باستانگرا» داده اند، اما به ما کمک کرده است تا بتوانیم عمیق تر تاریخ هزار و چهارصد ساله ای را مرور کنیم که جز زخم و خشونت و ویرانی دست آوردی برایمان نداشته است و ما همیشه آن را فقط به گردن «اعراب مهاجر» انداخته ایم.

    آگاهی ما، شبیه به برخی از دوستان کمونیست نیست که صرفا با خشم و نفرت نسبت با هر دین و مذهب و خدایی جبهه می گیرند، یعنی با یک ایدئولوژی به جنگ ایدئولوژی دیگری می روند. جنگی که حداقل تا کنون هیچ توفیق عملی نداشته است.

    آگاهی ما شبیه برخی از دوستان ملی گرا هم نیست که از «بی عیب بودن اسلام» و «بدی مسلمانی» می گویند و برخی از رهبرانشان حتی «ایران را وامدار تشیع» می دانند.

    ما حتی چون رهبران اپوزیسیون سیاسی (چپ و راست و پادشاهی خواه و جمهوری خواه) هم نیستیم که یا به «تغییر قوانین مذهبی» امید بسته باشیم و یا خواستار «تغییر حکومت اسلامی به حکومتی سکولار» باشیم.

    ما می دانیم که بیشتر افراد این سازمان ها و گروه ها و حزب ها، می دانند اما حاضر نیستند اعتراف کنند که حتی با تغییر قوانین و یا تغییر حکومت اسلامی به سکولار نمی توان این هیولایی را که خمینی (به یاری کشورهای غربی) از اعماق قرون وسطا بیرون کشید و در قرن بیستم به جان میلیون ها انسان بی گناه، و به ویژه به جان زنان انداخت، آرام و مطیع کرد.

    بله ما، یعنی بسیاری از زنان جنبش آزادی خواهی مدتهاست که این ها را به خوبی می دانیم و گاه «پنهانی» درباره آن گفتگو می کنیم اما برخی از ما (حتی با این که در خارج کشور هستیم) به دلایلی در مورد آن سکوت کرده ایم. .. نه! بگذارید از ما نگویم و فقط از سکوت خودم در این مورد بگویم. (چرا که ممکن است برخی این ها را گفته باشند و من شانس دیدن و یا شنیدنش را نداشته ام)

    من حداقل در این چندین سال گذشته می دانستم که اگر در کشورهای پیشرفته با سکولاریسم، یا لائیسم و یا سوسیال دموکراسی توانسته اند مذهب را به خلوت نیایشگاه هایشان بفرستند، و مردمان و به ویژه زنانشان را از زخم های مذهبی دور کنند، فقط به دلیل قدرت سکولاریسم یا لائیسم یا دموکراسی و دیگر ایسم ها نبوده است، بلکه به دلیل «ارزش» هایی بوده که در آن نوع مذاهب وجود دارد، که مهمترین آن غیرسیاسی بودن، انسانمدار بودن و اهمیت نقش مهر و مهربانی می باشد.

    من اکنون باور کرده ام که هیچ نوع دموکراسی و سکولاریسم و سوسیالیسمی نمی تواند مذهبی را برای همیشه رام و مطیع کند که هیچ نوع قابلیت تطبیق با دنیای مدرن و جهان پیشرفته را ندارد، هیچ رحم و شفقی نسبت به انسان و گیاه و آب و خاک در احکامش نیست، و عاشق نشستن بر صندلی قدرت های این جهانی ست؛ چه این مذهب در حکومت باشد و چه ظاهرا کاری به سیاست نداشته باشد.

    تجربه های همین یک قرن گذشته به روشنی به من می گویند که کار این حکومت های سکولار و دموکرات در کشورهایی که دین اسلام در آن مسلط است، یا به ناچار به دیکتاتوری کشیده و یا مذهبی که به دلیل خصوصیات خاص خود نمی تواند در نیایشگاه هایش آرام بگیرد و با خدای خودش تنها باشد، دوباره از گوشه ای سر بر آورده و به اصل خویش، که خشونت و استبداد و خونریزی ست باز گشته است.

    همه ما در این چهل و یک سال گذشته شاهدیم که مذهب اسلام، به ویژه تشیع یکی از خشن ترین و بی رحم ترین مذاهب در ارتباط با زنان است. خوشبختانه یا متاسفانه آن چه ما در این مدت دریافته ایم نه از روی کتاب و اسناد کتابخانه ای، بلکه برگرفته از دیده هایی ملموس و واقعی بوده است. اما چرا من از این واقعیت سخن نگفته ام؟

    من به عنوان یک باورمند به اعلامیه ی جهانی حقوق بشر، می دانم که هیچ کسی را نمی شود به خاطر داشتن مذهب و مرام و عقیده ای آزار و یا حتی ملامت کرد، اما این را هم می دانم که بر اساس همین اعلامیه هیچ کسی هم مجاز نیست که به پشتوانه ی مذهب و مرام و عقیده ای دیگران را آزار و شکنجه کند. اما متاسفانه دولت هایی و یا کسانی به دلیل منافعی سیاسی و یا مادی و به بهانه ی «حقوق بشر» جلوی افشاگری و یا انتشار خشونت ها و جنایت هایی را می گیرند که اگر چه به دست حکومت هاست اما با توجه به احکام مذهبی انجام می شود.

    من و امثال من که هیچ ملاحظه ی سیاسی یا مادی یا حتی مذهبی در این موارد نداریم و چهل و یک سال است که در اپوزیسیون فرهنگی این رژِیم با آن مبارزه کرده ایم؛ چرا از گفتن این واقعیت پرهیز کرده ایم که مساله «نه مسلمانی ست، که عین اسلام است».

    صادقانه بگویم من یکی همیشه وقتی خواسته ام که به طور مستقیم بگویم که این همه بی رحمی و خشونت افسارگسیخته ای که حکومت اسلامی حاکم بر ایران در مورد زنان انجام می دهد، دقیقا از احکام و احادیثی ست که در اسلام وجود دارد، به فکر مردمان بی خبر و بی گناهی افتاده ام که چون باورمند به این مذهب هستند، آزرده خواهند شد.

    دلم نیامده به زنی که در فقر و فلاکت است، زنی که دانشی ندارد، و یا زنی که به خاطر رفتن به بهشتی خیالی، تن به جهنمی واقعی داده است بگویم دلیل همه ی این رنج هایی که تو می کشی از همین مذهب است و بس.

    باور کنید نترسیده ام که تزلزلی در ایمان او پدید آید، ترسیده ام که امید به زندگی را در او نابود کنم. با خودم گفته ام اگر او این مذهب را هم نداشته باشد چگونه از دردها و رنج هایش با «خدا» بگوید؟ و ابلهانه به این فکر نمی کردم که: خب این همه مذهب در دنیا هست، که زنانش از شر بسیاری از عقب ماندگی ها نجات پیدا کرده اند، از پوشش اجباری گرفته، تا از دست دادن بچه هایشان تا تن دادن به فحشایی که نامش صیغه است، و تا تحمل چندهمسری و کتک از همسر خوردن، و تا رنج دیدن دخترکان شان که در کودکی تن به تجاوز ناشی از ازدواج می دهند و تا تحمل ده ها خشونت دیگر.

    چرا کسی که نیازمند مذهب است، باید مذهبی را انتخاب کند که حتی «متفکرین» قرن بیست و یکمی اش هم قادر نیستند در آن کوچکترین تغییری در جهت امروزی شدن، از خشونت دور شدن، و حداقل اندکی مهربان شدن بدهند. مذهبی که حتی«متفکرین» خارجه نشین اش که از موهبت زندگی در غربِ رها شده از مذهب برخوردارند. این شهامت شرافتمندانه را ندارند که بگویند، از برده داری گرفته تا شلاق زدن و سنگسار کردن زنان که در اسلام حکمی لازم است، عملی کثیف و غیر انسانی ست؛ این شهامت را نداشته اند که شجاعانه مقابل همگان بایستند و بگویند اسلام بی جا کرده که گفته مردی را که زنش را کشته، پدری که دخترش را سربریده، برادری که به صورت خواهرش اسید پاشیده، چون برای حفظ ناموس اش بوده، نباید مجازات شود . آن ها همچنان به دنبال تنبیه اسراییل و آمریکا (و گاهی نصحیت به حکومت اسلامی) هستند، و همچنان بزرگترین قهرمان و برترین دانشمندشان جنایتکاری چون خمینی ست.

    چنین مذهبی چگونه می تواند در قرن بیست و یکم در چارچوب حکومتی حتی سکولار دموکرات دست از خشونت و آزار زنان بردارد؟ با حذف عنوان «مذهب رسمی»؟ با حذف آموزش های مذهبی در مدارس؟ با جلوگیری از تبلیغات مستقیم و غیرمستقیم مذهبی در ادارات دولتی و غیر دولتی؟ و یا با پاک کردن این دروغ بزرگ که «اسلام دین اکثریت مردم ایران است»؟ جایی که 1400 سال است کسی، (جز در دوران پهلوی ها) بدون پذیرش چوب و چماق و شکنجه و اعدام و حداقل محروم شدن از بسیاری چیزها، جرات نکرده بگوید من مسلمان نیستم.

    این پرسش ها و پرسش هایی دیگر، البته با باز گفتن و افشاکردن به تنهایی کاری نمی کند، این تنگنای هراس انگیزی ست که ما گرفتارش شده ایم و باید برای گذشتن از هر تنگنایی نقشه ی راهی خردمندانه داشت. نقشه ی راهی که ساختن اش تنها «با خرد جمعی» میسر است و نه با صدها تنی که در اپوزیسیون یا رییس اند و بی همتا و یا مرئوس اند و بی اختیار.

    کودکان

      شامگاه یکشنبه ۹ مرداد، دو کودک ۹ و ۱۳ ساله، در پی تیراندازی بی ضابطه ماموران نیروی انتظامی به سمت خودرویی در محور خرم آباد، جان خود را از ...